هنر و ادب

موشکافی در آثار هنری و ادبی

هنر و ادب

موشکافی در آثار هنری و ادبی

" ترا من چشم در راهم" از نیما یوشیج

پنجشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۴۱ ب.ظ

 متن اثر:

ترا من چشم در راهم، شباهنگام

که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی

وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم

ترا من چشم در راهم.

شباهنگام، در آندم که بر جا درّه ها چون مرده ماران خفتگانند؛

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

گرم یاد آوری یا نه، من از یادت نمی کاهم؛

ترا من چشم در راهم

 نقد عملی:

 شعری است درباره انتظار و امید به وصل در زمان غم ها و تنهایی. در ابتدای بند اول، شاعر انتظار و امید خود را صریح بیان می کند، سپس با آوردن کلمه "شباهنگام" احساس تنهایی و غم را به مخاطب منتقل می کند و تا اواخر بند با واژه هایی همچون "سیاهی" ، "دلخستگی" و "اندوه" ، این احساس را تشدید می کند و سپس با تکرار عبارت اول حس امید را بر می گرداند. در آخر شعر می فهمیم که شاعر از بی وفایی مخاطب خود می نالد اما همچنان به رسیدن او امید دارد. با این وصف می توان نتیجه گرفت، شعری است عاشقانه با محتویات امید و غم حاصل از پذیرفته نشدن از طرف معشوق.

 بند یک تصویر سازی خاصی از شب دارد که مضمون آن احساس و غم تنهایی است. شاعر علت رنگ سیاه سایه ها را در شاخه های جداجدا و "تنها" ی درخت جنگلی ارژن (تلاجن) می داند و آن را باعث اندوه دل خسته می داند. پس تنهایی و دلخستگی غم شاعر است، اما با وجود عبارت "تو را من چشم در راهم" و تکرار آن خبر از امیدی می دهد که همچنان در جانش نهفته است. می توان از وجود لغت "من" در اول بند تاکید شاعر بر تنهایی را استنباط کرد و با وجود واژه "شباهنگام" این حس با تداعی شب نشینی های تک نفره برای مخاطب تشدید می شود. پس بند اول در کل خبر از تنهایی و غم می دهد.

 بند دوم با تکرار واژه "شباهنگام" شروع می شود و پافشاری شاعر به غم و تنهایی خویش را نشان می دهد. وقتی شاعر دره ها را به مارهای مرده ای تشبیه می کند که در شب (تنهایی) خفته اند، چنان می نماید که غم زیاد و تنهایی می تواند باعث مرگ شود. و آنجا که می گوید "نیلوفر"ی آنچنان ظریف به دور تنه ی "سرو کوهی" که تنومند و استوار ایستاده می پیچد و او را در دام می اندازد، این اندیشه را می رساند که هر قدر هم کسی قدرتمند باشد امکان دارد به دست عشق زیبا رویی در دام عشق افتد. سپس شاعر عقیده خویش را بیان می کند؛ که با وجود معشوقه ی سنگدل که عشق را نمی پذیرد باز نباید دست از تلاش برداشت.

 در آخر می توان این شعر را عاشقانه ی غم انگیزی دانست در وصف عشقی که به فرجام نرسیده و عاشقی که از طرف معشوق پذیرفته نشده؛ با این حال سه بار تکرار عبارت "ترا من چشم در راهم" روزنه ی امیدی را نشان می دهد که با تمام کوچکی خود پا فشاری می کند و از بین نمی رود. شاعر ذهن عاشقی را به نمایش گذاشته که هیچگاه از عشق ورزیدن دست نخواهد کشید، حتی اگر هرگز به مقصود نرسد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی